اهورااهورا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

وروجک بابا و مامان

عکسهای سرزمین عجایب

عکسای اهورا کوچولو تو سرزمین عجایب عزیزم تو راه قبل رسیدن شما خوابت برد و ما هم سر شب رسیدیم اونجا و از فرصت استفاده کردیم تا خواب بودی رفتیم تو بوف و با بابا جون غذامونو خوردیم و بعد غذا بیدار شدی و رفتیم بازی عکسها در ادامه مطلب   عزیزم تو راه قبل رسیدن شما خوابت برد و ما هم سر شب رسیدیم اونجا و از فرصت استفاده کردیم تا خواب بودی رفتیم تو بوف و با بابا جون غذامونو خوردیم و بعد غذا بیدار شدی و رفتیم بازی اولین چیزی که انتخاب کردی برا بازی این بالن هم انتخاب تو بود عزیزم با هم سوار شدیم و کلی حال داد ...
26 مرداد 1393

رفتن به خونه مادرجون + عکس

سلام گلم چند وقتی که نبودیم رفتیم خونه مادرجون و پدر جون و بهشون سر زدیم و البته اینسری خیلی کوتاه مدت بود رفتنمون و فک کنم کلا 12 روزه برگشتیم.چونکه بابا جون باید روی پایان نامش کار کنه و منم برگشتم تا تو جمع آوری داده های بیمارا از بیمارستان کمکش کنم تا زودتر تموم بشه پسر گلم ما یه خانواده هستیم و باید سختیا و خوشیامون و همه چیزمون رو با هم شریک باشیم ایشلا دیگه کم مونده این دوره طولانی مدت دانشجویی و شرایط سخت تموم بشه و به آسایش برسیم با قلب مهبون و دستای کوچولوت دعا کن تا زودتر تموم بشه سختیا و خدا به بابا جون کمک کنه تا زودتر با موفقیت دفاع کنه. روز شنبه 4مرداد بعد از  اذان ظهر راه افتادیم ...
21 مرداد 1393

خرابکار خانه ما

کوچولوی یکی یک دونه من دیروز گوشی موبایل مامان رو خراب کردی ظاهر گوشیم سالمه اما صفحه تاچش اصلا کار نمیکنه و از دیروز کلی دلتنگ دوستای وایبر و لاینم شدم و یه جورایی تو ترکم خخخخخخ بابایی هم بیشتر از من قصه خراب شدن گوشیمو میخوره امروز هم برد درستش کنن گفتن باید صفحش عوض بشه که 600 تومن هزینشه ما هم تصمیم گرفتیم ببریمش تهران ببینیم چی میشه عزیزم چند وقت پیش هم کنترل تلوزیون رو دل و جیگرشو کشیده بودی بیرون که با بدبختی درستش کردم ماشالا تازگیا دس به خرابکاریت حرف نداره قربونت برم راستی پس فردا میریم خونه خاله زهره و یکشنبه صبح قراره از اونجا با خاله اینا ر...
3 مرداد 1393

زیارت قبول

پسر خوشگلم قبل عید امسال بود که دایی محمودم من و شما و پدر جون و دایی رضا رو برد بی بی سکینه و تو برای اولین بار بود که میرفتی اونجا پدر چون ازت کلی عکس گرفته بود و من عاشق این عکساتم امروز وقت شد برات بزارم   ...
2 مرداد 1393

این روزهای وروجک

سلام سلام صد تا سلام یه سلام طولانی بعد از یه غیبت طولانی مدت تقدیم به همه دوستای گلم و مهمتر از همه اهورای خوشگلم .عشقم منو ببخش که دیر اومدم ،این مدت سرم حسابی گرم بود و در گیر وروجک کوچولو و کلی کارای دیگه که همشو سر فرصت باید تک به تک برات تعریف کنم گل پسرم دیشب یعنی 93/5/1 برای اولین بار تونستی وقتی توپ رو با دستت شوت میکنی با پا بهش ضربه بزنی الهی قربون پسر ورزشکارم بشم از وقتی چهاردست و پا میرفتی عاشق توپ بودی ودنبالش میکردی و حالا که رو پایی رو یاد گرفتی بزنی البته فقط یدونه بابا باهات بازی میکنه و یه سری تاکتیک ها رو بهت یاد میده و ماشالا تو خیلی باهوشی و خوب هم دریپ میکن...
2 مرداد 1393
1